تاحالا شده کسی که خیلی دوستش دارید بدترین ظلم ودر حقتون بکنه
اونوقت نه بتونید نفرینش کنید نه بتونید ببخشیدش و نه فراموشش کنید.
تا حالا شده یک ماه تمام روزوشب اشک بریزی ونصف شب ازخواب پاشی
مجبور شی خودتوبه یک جای خلوت برسونی تا صدای هق هقگریه هات
بقیه رو بیدار نکنه.
تا حالا شده ازخدا دلخورباشی طوری که احساس کنی اونم تنهات گذاشته
ودیگه به حرفات گوش نمیده.
تا حالا شده سرتو به دیوار بکوبی وبه در ودیوارمشت بزنی و با تموم وجود
فریاد بزنی واز خدا آرزی مرگ کنی.
تا حالا شده اونقدر خسته باشی که ترجیح بدی
روزابخوابی وچشماتو بهروی تموم روشنایی های دروغ ببندی.
تا حالاشده دست به خودکشی بزنی وبخوای رگتو بزنی ولی اونقدردستات
بلرزه واشکات جلوی دیدتو بگیره که فقط باعث شه دستت چند خراش
برداره.
تا حالا شده دستتو روی قلبت بزاری از شدت درد گریه کنی.
تا حالا شده با اینکهیک درد توسینت ولی بلندبلندبخندی وصدای خنده هاتو
به گوش همه برسونی تاکسی حس نکنه توغمگینی وبخوادبرات دلسوزی
کنه.
تا حالا شده وقتی ازت می پرسن حالت خوبه با اینکه می دونی اصلا حالت
خوب نیست بگی خوبم بهتر از این نمی شه.
تا حالا شده تو ذهنت پرازعلامت سوال باشه و کسی نباشه تا به اونا جواب
بده.
هیچکس نفهمید من تو این مدت چی کشیدم جزاون خدایی که با لا سرتونه
اون خدایی که اگه یکم سرتونو بالا کنید می بینینشولی اون هیچ وقت منو
ندید.
خدایاااااااااااااااااااااااا منم هستم یکی ازون بنده هات که این دنیابدجوری دلش
و شکسته.
خدایا راضی ام به رضای تووووووووووووووو